کد مطلب:193661 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:106

علت سرما و گرما چیست؟
سلیمان بن خالد گوید: از امام صادق - علیه السلام - پرسیدم كه گرما و سرما از



[ صفحه 535]



چه پدید می آیند؟

حضرت در پاسخ فرمود: ای ابو ایوب؛ راستی كه مریخ اختر گرمی است. و زحل اختر سردی؛ و هرگاه مریخ آغاز ارتفاع كند زحل شروع به انحطاط می كند و این وضع در بهار می باشد، و پیوسته چنین است كه هرگاه مریخ یك درجه بالا رود زحل یك درجه فرو شود در سه ماه بهار تا مریخ به بی نهایت ارتفاع رسد، و زحل به بی نهایت هبوط و مریخ بالا آید، و از این راه گرما سخت گردد.

و چون آخر تابستان و اول پائیز شود زحل آغاز ارتفاع كند و مریخ شروع به هبوط می نماید و پیوسته چنین است كه هر آنچه زحل یك درجه برآید مریخ یك درجه هبوط كند تا مریخ به بی نهایت هبوط رسد و زحل به بی نهایت ارتفاع و زحل آشكارا گردد و جلوه كند، و این در آغاز زمستان است و آخر پائیز، و از این رو سرما سخت شود.

و هر آنچه این ارتفاع گیرد آن هبوط می كند و هر آنچه آن هبوط كند این ارتفاع می گیرد.

و هرگاه در تابستان روز سردی باشد از عملیه ماه است، و هرگاه در زمستان روز گرمی باشد از عملیه ی آفتاب است.

این است تقدیر خداوند عزیز و دانا و منم بنده ی پروردگار جهانیان.

شرح: علامه مجلسی - رحمه الله - در شرح این حدیث می فرماید: اینكه حضرت فرمود: «راستی كه مریخ اختر گرمی است» ممكن است از تأثیر هر دو اختر در سرما و گرما بر اثر خاصیت آنها باشد، نه بر اثر سرایت گرمی و سردی از آنها به زمین، و مانند آثار مقارنه ی كواكب باشد، و برای هر كدام از آن دو تدویری باشد و ارتفاع مریخ در تدویر آن باشد و مؤثر ناقص باشد در حرارت (چون كه نزدیكی آفتاب هم مؤثر دیگری است).

و یا نشانه ی زیادت حرارت باشد و ارتفاع آن نزد ارتفاع زحل باشد بحسب تدویر زحل، و انحطاط زحل هم جزء مؤثر سرما باشد. (زیرا جزء دیگر آن دور شدن



[ صفحه 536]



خورشید است از سمت الرأس).

یا نشانه فزونی سرما باشد و از این جهت است كه هوا در تابستان گرم است و در زمستان سرد، و دلیلی بر امتناع آن نیست.

مرحوم میرزا خلیل كمره ای درباره ی این حدیث شریف و شرح علامه ی مجلسی - رحمه الله - گوید: آنچه مرحوم مجلسی - رحمه الله - در این باره گفته است بر پایه ی فلسفه قدیم یونانی است در تصویر افلاك و سیر كواكب، و این پایه های فلسفه ی فلكی یونانی امروزه ویران شده است، و با تحقیقات و اكتشافات دانشمندان امروزه بطلان آن ثابت شده است.

ولی تطبیق روایت با ارتفاع و انحطاط مریخ و زحل بعید نیست به این معنی كه زمین در حركت انتقالی خود كه موجب تولید فصول اربعه است و مریخ و زحل در حركت انتقالی خود به دور خورشید وضعی دارند كه گرما بر ارتفاع مریخ و نسبت به زمین و انحطاط زحل نسبت بدان تطبیق می شود و سرما به عكس آن.

و مقصود از ارتفاع مریخ این است كه از نظر حركت انتقالی خود فوق الارض است، و بر محیط زمین نمایان و جلوه گر است.

و مقصود از انحطاط زحل این است كه در حركت انتقالی خود تحت الارض است و بر سطح مسكون زمین نمایان نیست، و چون گرما و سرما در دو روی زمین و دو خط استوا متبادل می شوند و موقع تابستان كه یك سمت زمین كه شدت گرمی آن است موافق زمستان و سرمای سمت دیگر است ممكن است ارتفاع مریخ و انحطاط زحل هم بدین نظر نسبت به دو سوی زمین تفاوت كند، و در این سو كه ارتفاع مریخ و انحطاط زحل است از آن سوی دیگر بالعكس باشد. [1] .


[1] روضة الكافي: ص 306، بحارالأنوار: ج 55 ص 246 ح 27.